1.                                                                     

 

                                                                     محمد عارف صخره

نگاهی به همایش نهضت میهنی

 

اجلاس هواداران نهضت فراگیر سیاسی روز 29  فبروری 2004 در شهر آرنهم کشور هالند برگذار گردید. مجلس دلپذیر و خاطره انگیز بود ، بیش از پنجصد تن از آبدیده ترین و کار آزموده ترین مبارزان بعداز سالها دوری و جدائی همدیگر را دیدند ، آنها از هر گوشه و کنار گرد آمده بودند. سیماهای برخاسته ازمیلیتهاواقوام مختلف همدیگر راصمیمانه به آغوش میکشیدند ، چشم ها از شادی اشک پر شده بود ، بسیاری ها بیش از ده  تا بیست ساعت منزل زده بودند تا به این منزلگاه شیفته گان محبت انسانی برسند. آنها با قلب های داغ، چشم های باز و روشن، نیات عالی انساندوستانه اما دلهای افسرده و هجرت زده وارد تالار میشدند .  معلوم میشد که روزگار مهاجرت و غربت چهره ها و سیما ها را تغیر داده است ،  دیدار دوستان، هم آوازان و هم آرمانها در دنیای غربت و بی وطنی مزیت خاص دارد ، انسان را به این آرزوی پاک میکشاند که ایکاش روزی فارغ از اختناق ، ترس و وحشت همه به آغوش میهن عزیز بر گردیم تا برای همیش یکجا با هم وهمراه با مردم برای سعادت آنها و شگوفائی وطن زنده گی و تلاش نمائیم.                                                                                                                    

     عنوان جلسه (( همایش طرفداران ایجاد نهضت میهنی)) ، در بالای ستیژ، نمای جالب داشت.  

    به اینترتیب همایش در فضای هیجان و احساس عالی و با آرزو های بزرگ آغاز گردید . به نظر من همایش نقطهً عطفی در پروسه های نضج گیری نهضت فراگیر سیاسی بوده و جایگاه برجسته و با اهمیتی در سر نوشت بعدی جنبش سیاسی خواهد داشت.

      همایش اساسی ترین  وظایف  به خاطر گذار نهضت از تفکر به تشکل را  تواًم با پیشبینی های لازم جهت تحقق این تشکل به  یک واقعیت مهم سیاسی مورد بحث قرار داد. این اولین جلسهً بود که بعداز سقوط حاکمیت ج  ا  با چنین کمیت و کیفیت غنی در خارج از کشور دائر گردید، مبارزهً موجود مبارزهً کیفیت هاست . چهره های متعهد و خوشنام که شایستگی بیشتر مبارزه را داشته باشند، میتوانند مسوًلیت های وسیعتر بگیرند.

        همایش یکبار دیگر به وفاداری و تعهد هواداران نهضت به سنن پر افتخار مبارزات عادلانه و ترقیخواهانه گذشته صحه گذاشت. آنها با استواری ابراز نمودند، درفشی را که آزادیخواهان و ستمدیده گان طی سده های گذشته بلند نموده بودند با تمام توان بر افراشته نگاه خواهیم داشت. سخنرانان بار بار گفتند ،  ما به راهی میرویم که نسلهای وطنپرست و عدالتخواه رفته اند . بناٌدر مبارزهً سر سخت بین نو و کهنه  هواخواهان نهضت از ارزشهای بالنده و متمدنانهً تجدد، مدنیت، ترقی، عدالت، دموکراسی، آزادی ، برابری ، حقوق بشر،......  حمایت مینمایند . به بیان دیگر نهضت میهنی به مفهوم واقعی کلمه یک سازمان چپ دموکراتیک خواهد بود . سازمان سیاسی با معیار های دموکراتیک و مدرن را هدف قرار داده است.

       من شاهد بودم که جلسه به هیچ سازمان سیاسی تاخت و تاز نکرد و حرمت همه را رعایت نمود، ولی همه را در مبارزه علیه فقر، عقبمانده گی، استبداد ، ظلم، ستم، خشونت، دکتاتوری ، استعمار، ارتجاع، تحجر، افراطگرائی ،تروریسم، مواد مخدره ، قومگرائی، ناسیونالسم تنگنظرانه و شًونیزم عظمت طلبانه،....فراخواند.  در آنجا گفته شد که ملامت کردن این جناح و آن جناح و انداختن برف های تهمت و ملامت به این بام و آن بام دردی را دوا نخواهد کرد. لازم است واقعبین باشیم ، در پهلوی افشای اعمال مخالفین ،از اعتراف به اشتباهات خودی هم نباید ترسید، سعی نمائیم تا از تکرار آن جلوگیری بعمل آید، از اشتباهات باید درس عبرت گرفت تا بار دیگر مرتکب آن نشد.

     جلسه سراپا از درد ها و دشواری های مردم افغانستان تاًثیرپذیر بود. عذاب و مصیبت های مردم را یک به یک بر شمرد وراه علاج آنرا به بحث و مداقه گرفت، به مسائل فراوانی که ذهن و مغز مارا مصروف ساخته بود در جستجوی پاسخ شد،شک و تردید های بسیاری را بر طرف کرد .  برخی از نقاط مطروحه در همایش  به مسائل مبرم و جاری کشور ارتباط میگرفت.

      اخیراٌ لویه جرگه قانون اساسی دایر گردید . به نظر من، در لویه جرگه سه مسٌله، جنجال بر انگیخت. مدرنیته و سنتگرائی در نفس قانون اساسی، شکل نظام سیاسی آینده افغانستان، مسٌله ملی و زبان در کشور.

جنجال ماهوی پیرامون اصول کلی قانون اساسی نتوانست در لویه جرگه راه حل خود را پیدا کند . سازش ، روی مصلحت های تحمیلی صورت گرفت  در نتیجه ترکیبی از تضاد ها و تناقضات عدیدهً بر متن قانون اساسی سایه افگند. قانون اساسی جدید بصورت واضح عناصر تجدد و گرایش سنتی را به نمایش گذاشته است. این دو گرایش را میتوان ناشی از تاٌثیر ارباب قدرت وحضورفعال جامعه بین المللی در افغانستان دانست. با آنکه قانون اساسی جدید را از بسا جهات نمیتوان یک قانون اساسی مطلوب توصیف کرد معهذا:

      تسجیل ، تائید و پذیرش اصل حفظ و حراست موقف ملی و بین المللی افغانستان به مثابه دولت مستقل دارای حاکمیت ، واحد و غیر قابل تجزیه، اصل کشوری دارای هویت ملی و دولت ملی و این اصول که (( افغانستان واحد و یکپارچه به همه اقوام و مردم این سرزمین تعلق دارد ))، (( اتباع افغانستان اعم از زن ومرد در برابر قانون داری حقوق و وجایب مساوی میبا شند)) ،(( هر نوع تبعیض و امتیاز بین اتباع افغاتستان ممنوع است )) ،(( رعایت منشور ملل متحد واحترام به اعلامیه جهانی حقوق بشر )) ، (( ایجاد جامعه مدنی عاری از ظلم، استبداد، تبعیض، حشونت و مبتنی بر قانونمندی و عدالت اجتماعی ، حفظ کرامت و حقوق انسانی و تامین آزادی و حقوق مردم))، ((ایجاد یک جامعه مترقی بر اساس عدالت اجتماعی ...تحقق دموکراسی، تاٌمین وحدت ملی ، برابری همه اقوام وقبائیل و انکشاف متوازن در همه مناطق کشور)) ، (( دفاع ازاستقلال، حاکمیت ملی ، تمامیت ارضی ، وتامین امنیت وقابلیت دفاعی کشور ))، (( انکشاف و رشد همه جانبه کشور مبتنی بر تجدد، توسعه و تامین عدالت اجتماعی)) و (( تثبیت جایگاه شایسته افغانستان در خانواده بین المللی))  به مثابه اساسا ت غیر قابل انکار و خدشه نا پذیرتلقی شده میتواند. به نظر من  از این گرایشهاها و ارزشها باید پشتیبانی بعمل آید و برای تحکیم ، تکمیل ،غنا و تحقق آن با استفاده از  ارزشها و امکانات موجود، به هدف ایجاد یک قانون و نظام واقعاٌ دموکراتیک مبارزه فعال و پیگیر صورت گیرد.

       توقع آنست که  ارزش های دموکراتیک قانون اساسی در عمل پیاده گردد. در غیر آن ارزش جقوقی نخواهد داشت .

 

 

 در طرح ((  مبارزه بخاطر حل دموکراتیک مسٌله ملی و مسٌله زبان در کشور)) بمثابه  یکی از وظایف نهضت میهنی درج گردیده است . مسٌله ملی عبارت از مجموعه مسایلی است که به سر نوشت یک گروه اتنیکی  اعم از ملت، ملیت، قوم، طایفه و ... اطلاق میشود . مضمون اساسی مسٌله ملی را مسٌله حق تعیین سرنوشت ، خود ارادیت، تساوی حقوق و... تشکیل میدهد.

        وقتی ما به انسانسالاری اعتقاد داریم ، قومگرائی با سیاست مابیگانه است . چسپیدن به پوسته محدود ملیتگرائی و ترجیح دادن میلیت خود بر دیگران از اصول نهضت بدور است. وقتی دفاع از انسان و حقیقت مطرح است جائی برای تفوق طلبی قومی  باقی نمیماند .

    افغانستان اگر چیزی دارد محصول دست همه اقوام این کشور است. در طول تاریخ همه ملیتهای کشور  در برابر ستم، استبداد و استعمار مبارزه مشترک و همبسته نموده و از سرزمین واحد خود چون تن واحد دفاع نموده اند.  افغانستان از صد ها سال پیش یک وطن کثیرالمله بوده و کدام ملیتی به تنهائی در اینجا زنده گی نکرده است. هر رژیم وسیاستمداری که بخواهد با استبداد این تنوع قومی را نابود کند و یک ملیت را حاکم مطلق سازد به نابودی کشانده خواهد شد . شایسته سالاری ، انسانگرائی و دموکراسی بهترین میعار ها برای حل دموکراتیک مسٌله ملی بوده میتواند .همه میلیتها و اقوام افغانستان با هم برادر، برابر ودارای حقوق مساوی میباشند.  در همایش همه با این اصول توافق داشته ، تاٌکید نمودند :

(( افغانستان میهن باستانی و مشترک تمام میلیت ها و اقوام ساکن این کشور است. آب و خاک و ثروتها، افتخارات و عظمت افغانستان به همه اقوام و میلیتهای این کشور متعلق میباشد . در این کشور هیچ قوم بر قوم دیگر برتری ندارد و نباید داشته باشد . در این کشور همه اقوام با هم برادر و برابر و دارای حقوق برابر شهروندی و ملی هستند.))

 

شکل و ماهیت نظام سیاسی یکی از مسایل بحث برانگیز محافل سیاسی کشور به حساب میرود . در مورد ماهیت نظام که دموکراتیک باشد تقریبا همه اتفاق نظر دارند اما برداشت یکسان و تحلیل همگون از دموکراسی وجود ندارد. آنچه به نهضت میهنی مربوط میشود این مسله در طرح اینطور فورمولبندی شده است :

« استقرار یک نظام دموکراسی پارلمانی شکل جمهوری مبتی بر پلورالیسم سیاسی ، سیستم چند حزبی و انتخابات آزاد، عمومی، سری ومستقیم بر پایه نفوس.» . ارزش دموکراسی در همگرائی آن با انصاف وعدالت است

    همایش با برداشت دقیق از دموکراسی مسله را اینطور مطرح نمود:

« حاکمیت و قدرت سیاسی ازاراده مردم ناشی میشود ، این اراده در نظام مبتنی بر مردم سالاری و دموکراسی تاٌمین میشود ، به گونه که حکومت ها مشروعیت خودرا از رای مردم و انتخابات آزادانه و منصفانه اخذ میکند وبراساس قوانینی فعالیت مینماید که بوسیله مردم وضع میگردد . مردمسالاری و دموکراسی نیازجامعه و خواست مردم افغانستان است و بنابر آن داعیه نهضت شمرده میشود»

 

اجلاس باربار تاٌکید کرد که انسانگرائی و انسانسالاری معیار همه ارزوهای نهضت میهنی خواهد بود . انسان و سعادت او در محراق مبارزه آن قرار دارد . عشق به انسان ، احترام به مقام والای انسان و رهائی انسان از بیداد، آرمانهای سترگ ماست. انسان زمانی به آزادی واقعی نایل میشود که از فقر و ستم نجات داده شود.

   در اجلاس گفته شد: « مبارزه برای اعمار یک جامعه مدرن و باز ، پیشرفته و عادلانه فارغ از ستم و بیعدالتی که در آن هر انسان و همه از آزادی و حاکمیت برسرنوشت ، حقوق فردی ، رفاه و امنیت اجتماعی برخوردار باشند ، فرد در خدمت جمع و جمع در خدمت فرد قرار داشته باشد ، مشی عمومی و ستراتیژی نهضت میهنی را تشکیل میدهد . نهضت آرمانها و اهداف برنامه ای سیاسی خودرابه تطبیق کدام نظام خاص فلسفی وفکری مشروط نمیسازد و برای تحقق اهداف و وظایف مرامی از مجموع تجربه ودانش بشری بهره می جوید.»

 

آنچه از نطر سیاسی اهمیت دارد اینست که اشتراک کنندگان در تصامیم خویش متفق القول بودند . همه با یک آواز با درک لحظات تاریخی کشور ، آمادگی شانرا برای ادای دین وطنی با درک تمام دشواری ها، ابراز نمودند . در حقیقت تاریخ نقش نسلی از وطنپرستان رابار دیگر برجسته میسازد .این امر به خودی خود امیدواری جدیدی رابه مردم میدهد که شیفته گان وطن زنده اند و مبارزه انسانی را ادامه میدهند .مفکوره تشکیل یک سازمان وسیع القاعده با سیاست های روشن یک پدیده جدید در آسمان سیاسی کشور ماست .همین خصلت فراگیر ، منزلتش را از سائر جریانات محدود و بسته سیاسی متمایز میسازد.

     همایش انکار نکرد که تاریخ مبارزات حق طلبانه کشور بار ها به شکست مواجه شده است اما شکست دلیل بر بطلان اهداف انسانگرایانه نیست . نسل ها یکی پی دیگر ((شکست خورده یا فاتح )) رفته اند.  اما در هر صورت مبارزه عادلانه و انسانی ا دامه داشته است. مهم آنست که شکست خورده گان علل وعوامل شکست راواقعبینانه ریشه یابی نموده   ، مسوٌلیت شکست را بپذیرند و از شکست عبرت لازم را بگیرند.

       

 

        همایش در رابطه به مسایل خارجی نیز بی علاقه نماند.

        در سیاست دوست و دشمن دائمی وجود ندارد ، تا زمانیکه یک کشور علیه منافع مردم و سرزمین افغانستان فعالیت خصمانه انجام نداده باشد با آن دشمنی نخواهیم کرد. حد مناسبات با ممالک دنیا را در منافع ملی و مصالح علیای کشور میبینیم . معقولترین راه حل معضلات و مناقشات جهانی  از طریق سیاسی و صلح آمیز صورت گرفته میتواند. جنگ ، تجاوز ، استعمار ، زور گوئی و قلدری در روابط بین المللی محکوم به شکست است. در اجلاس تذکر داده شد که:

   « نهضت میهنی بیگانه ستیزی و بیگانه پرستی و افراطیت ناسیونالستی را در مناسبات بین المللی مردود میداند و خواهان صلح و دوستی ، همکاری و همگرائی و همبستگی بین المللی ، استقرار نظم نوین و عادلانه اقتصادی جهانی و رشد و انکشاف کشورهای فقیر و از بین بردن ستم ، تبعیض و برتری جوئی ملی و نژادی ، باز سازی و ارتقای نقش سازمان ملل متحد در روابط بین المللی و حل منازعات جهانی میباشد»

 

        در واقع بخش اعظم بحث جلسه پیرامون وحدت واتحاد نیروهای ملی، دموکراتیک و ترقیخواه متمرکز شده بود. یک نفر هم در مخالفت با چنین اتحادی سخن نگفت. حتی معوق ساختن پروسه تشکل نهضت میهنی نیز به همین هدف صورت گرفته است .هواداران نهضت عقیده دارند تا زمانیکه مسله تشکل سازمان فراگیر سیاسی با تمام سازمان ها، گرو ها، احزاب و حلقات سیاسی دموکراتیک و تحول طلب به هدف اتحاد نیروهای ترقیخواه در میان گذاشته نشود و از آخرین امکان تفاهم –تشکل استفاده بعمل نیاید ، به تشکل نهضت وسیع الپایه مبادرت نخواهند ورزید. در صورتیکه دوستان و هموطنان عزیز ما بالای تداوم تشکیلات مربوطهٌ خود باآنکه با هواداران نهضت میهنی دارای خطوط فکری- اندیشه ای مشابه باشند ، پافشاری نمایند و از محور تشکیلاتی خود به هیچ قیمتی پا فراتر نگذارند و اصرار نمایند که همهٌ حقیقت نزد آنهاست، در آنصورت عادلانه نخواهد بود که تشکل نهضت میهنی تا قیامت به تعویق انداخته شود.

    درک ما اینست که جامعه ما در حال حاضر از نبود یک جنبش قوی و نیرومند دموکراتیک رنج میکشد در حالیکه شرایط بیش از هر زمان دیگربرای همبستگی این نیرو ها مساعد است فقط چنین اتحادی قادر است تا بد خواهان وطن و مردم را به عقب نشینی واداشته وافسار بزند.

        در همایش به این ارتباط علاوه شد که:

       « مشکل اساسی فقدان یک بدیل پرتوان ملی- دموکراتیک و ترقیخواه است بدیلی که بتواند مقاومت باند های جنگ، ترور و مواد مخدره را فلج و خنثی سازد، گلیم یکه تازی و انحصار طلبی سیاسی، افراطیت مذهبی و تجرد دینی، افراطیت ناسیونالستی و قوم گرائی را از کشور برچیند و مردم افغانستان را برای حل مسایل پیچیده کنونی و اعتلای کشور متحد و بسیج سازند.»

     طرفداران ایجاد نهضت فراگیر سیاسی علاقه ندارند تا انرژی مبارزان سیاسی در جدال میان نیروهای دموکراتیکی که همگون می اندیشند،ضایع شود. سرنوشت مبارزه دموکراتیک سر نوشت همهٌ ماست. هوا داران نهضت میهنی برای امر وحدت و اتحاد نیرو ها آمادگی کامل دارند به همین هدف اجلاس پیامی را  صادر نمود . دوستان و هموطنانیکه صمیمانه به چنین اتحادی مایل باشند ، میتوانند این پیام را صادقانه و جدی تلقی نموده و راه مذاکره و تفاهم را مطرح نمایند .تا زمینه شرکت طیف وسیع نیرو ها در یک سازمان قوی و بزرگ سیاسی فراهم گردد.

  من فکر میکنم که  با تحقق  آرزوهای مطروحه در همایش 29 فبروری میتوان نتائیج درخشانی را انتظار داشت.

سر انجام نسل وطنپرستان صدیق با درک رسالت تاریخی خویش متحد و یکپارچه شده ، قلل شامخ و بزرگ پیروزی را تسخیر خواهند کرد.

این مطلب در شماره اول سال دوم ماهنامه مشعل نشر شده است.      


بالا
 
بازگشت